عذاب وجدان افرادی که در دوره کرونا به سفر رفتند/ مادرم را من کشتم/ آن پسر 11ساله را من یتیم کردم
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۷۰۰۸۶
ساعت 24-برای «مقصرها» حرف زدن راحت نیست. همهاش عذاب است و خودخوری و یک آرزوی محال که ایکاش زمان به عقب برگردد.
تازه از بیمارستان مرخص شده و هنوز حال خوشی ندارد. تمام روزهای این چند هفته گذشته حالا مثل کابوسی روی قلبش سنگینی میکند: «خدا خودش میداند که اگر یک درصد فکر میکردم اینطور میشود، محال بود بقیه را راه بیندازم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«هر سال تولد پسرم را تهران میگرفتیم. امسال گفتیم کروناست نمیشود میهمانی گرفت، تصمیم گرفتیم همه خانواده را ببریم ویلای شمال و آنجا یک جشن خانوادگی بگیریم. پیش خودم گفتم همه مدتهاست از تهران بیرون نرفتهاند و این فرصت خوبی است. پسر من امسال 10 ساله شد اما این تولد به کاممان زهر شد. مادرم.»
این بار دیگر گریه امانش نمیدهد. صدای گریه و سرفه درهم میآمیزد، معذب میشوم. میگویم میتوانم وقت دیگری مزاحم شوم، یا اصلاً اگر نمیخواهید.
مرد میگوید: «نه، نه اصلاً. میخواهم بگویم، بگذارید بقیه بخوانند و اشتباه ما را نکنند. یک عمر فکر کردیم خیلی میدانیم و کارمان درست است. الان میفهمم که یک اشتباه و سهلانگاری چطور زندگی آدم را تباه میکند.»
مرد پساز لختی ادامه میدهد: «مادرم 72 ساله بود. ناراحتی قلبی داشت و به خاطر همین تمام این مدت را که کرونا آمده در خانه مانده بود. خودش خیلی وسواس داشت و میگفت من اگر مریض شوم، بچههایم گیر میافتند و بههمین خاطر باید مراقب باشم. اصلاً کسی دیدنش نمیرفت و اگر هم میرفتیم، همان جلوی در او را میدیدیم و داخل نمیرفتیم. نمیدانم چرا به مادر اصرار کردم با ما به شمال بیاید. خسته شده بودیم و یکهو تصمیم گرفتیم چنین برنامهای ترتیب بدهیم. فکر کردم همه به این سفر نیاز دارند. بیچاره مادرم دلش راضی نبود اما بهخاطر اینکه ما ناراحت نشویم، قبول کرد. بقیهاش را دیگر میدانید. در آن جمع پسرخواهرم ناقل بود و بقیه را مبتلا کرد. یکی از خواهرهایم، دو داماد، سه برادرم و همسرانشان به اضافه دو تا از بچهها مبتلا شدند. همینطور خود من و مادرم.»
هر بارکه بهنام مادر میرسید، دلش میلرزید. میگوید مادر زمان جنگ نزدیک بود در موشکباران شهید شود اما جان سالم به در برد. الان کرونا او را از ما گرفت در حالیکه میتوانست سالهای بیشتری کنار ما باشد. جمله آخرش شوک آور و اندوهبار است: «مادرم را من کشتم!»
چه کسی است که از سفر خوشش نیاید؟ مگر آدمها دوست دارند که در خانه حبس شوند؟ صدالبته که جاده پاییزی بسیار زیباست اما به چه قیمتی؟
همین چند روز پیش بود که جاده در واپسین روزهای قبل از شروع تعطیلی دو هفتهای طوری شلوغ شد که انگار نه انگار کرونایی هست و هر روز جانهای عزیزی را میگیرد.
مهناز هم مثل خیلیهای دیگر کرونا را شوخی گرفته بود. همیشه اهل سفر بود، حتی در اوج کرونا. پیش خودش خیال میکرد چیزی نمیشود؛ همان فکری که توی سر خیلیها هست. انگار شتری نیست که در خانه آنها بخوابد. مگر بقیه که کرونا میگیرند، مشخصه خاصی دارند؟! مهناز لابد این جور فکر میکرد: «میگفتم کرونا مال ما نیست. خیلی به خودم مغرور بودم که مراقبم و طوری نمیشود. میگفتم من ورزشکارم و بدنم قوی است. فوقش در حد سرماخوردگی میگیرم. کرونا اما مرگ را آورد جلوی چشمم. باورم نمیشد که این طور درمانده شدهام. حتی وقتی بیمارستان بستری شدم، هنوز باور نمیکردم اما آنقدر اذیت شدم و عذاب کشیدم که خدا میداند دیگر برایم درس عبرت شده است.»
مهناز در سفر تفریحی به ویروس آلوده شده؛ سفری که فکر میکرد چون در طبیعت و فضای باز است لابد ایمن است و اتفاقی نمیافتد.
«تورهای طبیعت گردی جوری به آدم اطمینان میدهند که همه چیز بهداشتی است و همه نکات ایمنی رعایت میشود که آدم خیالش راحت میشود. گفتند به تعداد چادرهای یکنفره دارند که مشکلی برای کسی پیش نیاید اما وقتی راهی شدیم دیدیم خبری از چادر نیست و یک کمپ هست که اصلاً فضای اختصاصی ندارد. اعتراض کردیم اما فایدهای نداشت. حتی من و دوستم تصمیم گرفتیم برگردیم اما شب شده بود و امکان اینکه تنها برگردیم وجود نداشت. به ناچار ماندیم و فردایش هم دیگر دوستم گفت حالا که آمدهایم، دو روز را تحمل کنیم و نگذاریم کوفتمان بشود.
من هم پیش خودم گفتم طوری نمیشود. هیچکس هم به ظاهر مشکلی نداشت. چند روز بعد از اینکه برگشتیم، علائم پیدا کردم. اولش فکر میکردم فشارم پایین آمده چون بشدت بیحال بودم و اصلاً نمیتوانستم روی پایم بند شوم. با بیشتر شدن علائم، دیگر مطمئن شدم کرونا گرفتهام. دوستم هم مثل من علائم پیدا کرد، البته او حالش به اندازه من وخیم نشد و توی خانه درمان شد. قطعاً هردو در آن سفر مبتلا شدهایم. خانوادهام قصد داشتند از تور گردشگری شکایت کنند که دیگر وقت و حوصلهاش را پیدا نکردند. درست است که کار آنها در این شرایط اشتباه بود اما من تقصیر اصلی را متوجه خودم میدانم. در این شرایط اصلاً نباید سفر میرفتم ولی آن موقع فقط فکر این بودم که حال و هوایی عوض کنم و به تفریح مورد علاقهام برسم. میخواهم به بقیه بگویم که هیچ وقت فکر نکنید کرونا شوخی دارد و اصلاً هم اینطور نیست که جوانها و آدمهای بدون بیماری زمینهای در خطر نباشند. من 30 سالهام و هیچ بیماری زمینهای ندارم اما تا پای مرگ رفتم.»
حالا سفر رفتن ممنوع است اما وقتی ممنوعیت تمام شود، قرار است چه کار کنیم؟ شال و کلاه کنیم و بزنیم به جاده که بیحوصلگی این روزها از تنمان در برود؟
قبل از آنکه دست و دلتان به سفر برود، روایت عاطفه را بخوانید که نه از زبان خودش که از جانب دوست صمیمیاش تعریف میشود، چون عاطفه دیگر زنده نیست.
«آنطور که میگویند در همان سفر آلوده شدهاند، سفری که به مراغه داشتند. عاطفه 43 ساله بود. دو ماه پیش زنگ زدم و تولدش را تبریک گفتم. یک ماه بعدش فوت کرد. با شوهر و بچهاش رفته بودند مراغه خانه مادرش. عاطفه دیابت و فشار خون داشت، جایی نمیرفت اما در این مدت چند بار مراغه رفته بود. میگفت خانه مادرم است و طوری نمیشود. مراغه رفتن را اصلاً سفر حساب نمیکرد. فکر میکنم خیلیهای دیگر هم اینطور باشند، انگار چون به شهر خودشان میروند، دیگر اسمش سفر نیست. اول بچهاش مریض شد و بعد خود عاطفه گرفت. پسرش آنجا خیلی خانه فامیلها میرفت که با بچهها بازی کند. همین طوری مبتلا شد و هم عاطفه و هم پدر عاطفه درگیر شدند. عاطفه را تهران آوردند و بستری کردند اما متأسفانه بعد از چند روز فوت کرد. حال پدرش خوب شده و با وجود اینکه مسن است، از بیماری نجات پیدا کرده. چند باری تلفنی با مادر عاطفه حرف زدهام. مدام خودش را نفرین میکند که از دخترش میخواسته پیش شان برود. حالا یک بچه 11 ساله بیمادر مانده و خانواده از هم پاشیده. ایکاش در خانه میماند.»
گاهی تا مجبور نباشیم از دلخوشیهایمان دل نمیکنیم؛ دلخوشیهایی که ممکن است دلمان را برای همیشه خون کند. یک سفر کوتاه حتی اگر به خیال خودمان از خانه به خانه دیگری باشد، ممکن است عمری شاید دراز را به سر برساند. همیشه فکر میکنیم برای خودمان اتفاق نمیافتد، درست مثل کسانی که روایتشان را خواندیم و چه بسیار روایتهای دیگری که نمیدانیم و از آنها باخبر نمیشویم. درست است که کسی از سرنوشت خبر ندارد، اما این بار مرگ آنقدر هم بیخبر از راه نمیرسد؛ شاید پایان این سفر در انتظار نشسته است.»
منبع: ساعت24
کلیدواژه: بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۷۰۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کلاسهای تخریبی دانشآموزان و معلمان را عذاب میدهد
امام جمعه بوشهر با بیان اینکه سالهاست کلاسهای تخریبی دانشآموزان، مدیران و معلمان را عذاب میدهد، گفت: برای استان بوشهر شایسته نیست با این همه ثروت و درآمد دارای این همه کلاس تخریب باشد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بوشهر، آیتالله غلامعلی صفایی بوشهری در خطبههای نماز جمعه بوشهر ، با استناد به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان و فرهنگیان با بیان اینکه آموزش و پرورش از لحاظ اهمیت و تاثیرگذاری مانند دیگر دستگاهها و قابل قیاس با دیگر وزارتخانهها نیست اظهار داشت: تمام دستگاهها و نهادها از منابع تربیت شده آموزش و پرورش استفاده میکنند.
نماینده ولی فقیه در استان بوشهر، آموزش و پرورش را وزارتخانه راهبردی و بنیادین جامعه دانست و بیان کرد: ریشه تمامی تحولات در پیشرفت آفرینی یک جامعه آموزش و پرورش است و توجه به این مجموعه توجه به ریشه و اساسی درخت توانمند نظام اداری و اجرایی محسوب میشود.
عضو مجمع خبرگان رهبری، با بیان اینکه آغاز همه منابع انسانی از آموزش و پرورش سرچشمه میگیرد گفت: باید مسئولان توجه ویژهای به آموزش و پرورش در همه عرصهها از جمله تکریم معلمان، منابع اعتباری و مالی و تأمین نیازهای اساسی این مجموعه کنند.
امام جمعه بوشهر، از وجود 1700 کلاس درس تخریبی آموزش و پرورش استان بوشهر خبر داد و تأکید کرد: با توجه به اینکه استان بوشهر دارای شرایط فوقالعاده مطلوب در زمینه اعتبارات مالی است و این همه مراکز صنعتی، صنایع بزرگ و مهم در استان بوشهر فعالیت میکنند باید پیوست فرهنگی و اجتماعی برای استان بوشهر لحاظ شود و در عرصه تخصیص اعتبارات نیز آموزش و پرورش استان بوشهر باید بهصورت ویژه مورد توجه قرار بگیرد.
رئیس شورای فرهنگ عمومی استان بوشهر، با تأکید بر تسریع در نوسازی کلاسهای درس فرسوده و تخریبی اضافه کرد: باید استان بوشهر یک روز جشن پایان وجود کلاسهای درس تخریبی بگیرد، برای استان بوشهر شایسته نیست با این همه ثروت و درآمد دارای این همه کلاس تخریب باشد.
خطیب نماز جمعه بوشهر، با بیان اینکه سالها است این کلاسهای تخریبی خانوادههای دانشآموز، مدیران و معلمان آموزش و پرورش عذاب میدهد تصریح کرد: مسئولان توجه و عنایت کنند اعتبارات لازم در عرصه ملی و استانی برای مشکل کلاسهای درس تخریبی اختصاص دهند.
وی هویتسازی نسل جوان و نوجوان، ایجاد شوق و امید، تحول مستمر، توانمندی سازی مادی و غیر مادی معلمان، حمایت از مراکز تربیت معلم، تقویت معاونت پرورشی را مورد اشاره قرار داد و بیان کرد: کمک و توجه به طرحهای معلمان و رفع مشکلات آنان یک ضرورت است و باید به حل مشکلات آموزش و پرورش توجه ویژه شود.
صفایی بوشهری با گرامیداشت روز جهانی صلیب سرخ و جمعیت هلال احمر گفت: جوانان و فعالان این عرصه در سختترین شرایط در بحرانها و حوادث با تمام توان خدمترسانی میکنند که صمیمانه از تلاش آنان قدردانی میشود.
نماینده ولی فقیه در استان بوشهر در ادامه شکلگیری حرکت دانشجویی در سراسر جهان در حمایت از ملت فلسطین و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: این حرکتها ضمن افشا کردن جنایات رژیم اسرائیل غاصب و کودککشان صهیونیستی از مردم فلسطین در ابعاد گوناگون حمایت میشود.
عضو مجمع خبرگان رهبری، ادامه داد: رسانههای صهیونیستی با تمام توان تلاش دارند که جنایتهای رژیم صهیونیستی را وارونه و محور مقاومت را تروریست و رژیم اسرائیل جنایتکار را مظلوم جلوه دهند ولی این جنایتها که کردهاند اینقدر آشکار است که هر اقدام رسانهای نمیتواند آن را پنهان نگه دارد.
امام جمعه بوشهر، اضافه کرد: در آمریکا که کانون حمایت همه جانبه از رژیم اشغالگر قدس است، این حرکت دانشجویی توسعه یافته و در دیگر کشورها هم در حال گسترش و سرآغاز حرکت جهانی برای محو رژیم جنایتکار صهیونیستی است.
رئیس شورای فرهنگ عمومی استان بوشهر، در ادامه عفاف و حجاب را یک فریضه مهم و ضروری اسلامی دانست و تأکید کرد: عفاف و حجاب یک فریضه اجتماعی برای صیانت و حفاظت از حریم زن در اسلام است.
خطیب نماز جمعه بوشهر، با بیان اینکه جهان استکبار به هر شکل ممکن، دنبال خرد کردن شخصیت بالای زن است گفت: در این راستا اسلام دنبال اعتلای شخصیت زن و به همین خاطر برای زن حریم قرار داده و آن عفاف و حجاب است.
وی اضافه کرد: جهان استکبار دنبال ابتذال اجتماعی است و محور اصلی کانون رشد، ریشه اصلی خانواده «مادر، زن و دختر »، مورد هجمه قرار داده است.
صفایی بوشهری، عفاف و حجاب را یک سیاست راهبردی برای رشد معنویت و حمایت از شخصیت زن و مقاومت در برابر هجمه فرهنگی دشمنان دانست و تصریح کرد: توصیه میشود همگان از طرح عفاف و حجاب حمایت و این فرهنگ در جامعه را نهادینه کنند.
نماینده ولی فقیه در استان بوشهر در ادامه از برگزارکنندگان روز ملی خلیجفارس قدردانی کرد و افزود: باید این روند در سال آینده در یک فضای بسیار بهتر و باشکوهتر ادامه یابد و در سال جاری همایش روز ملی خلیجفارس در استان بوشهر خوب عمل شد و انشاءالله این کار ادامه یابد تا بوشهر بهعنوان پایتخت مقاومت خلیجفارس و بیداری و بصیرت و ولایتمداری و حماسهآفرینی علاوه در فضای ملی به جهان عرضه شود.
انتهای پیام/190